آدما اینجورین....
خیلی آدما آرزوها خیلی بزرگ و کوچیکی دارن اما...همیشه هزار عامل مسدود کننده و مانع سر راه هست..که باهات بجنگند..

یک شنبه 23 آذر 1393
ن : محمددانیال

آدما اینجورین....

 

 

 

آدما میشکنن.... آدما فراموش میشن... آدمامیرنجن... آدما میرنجونن.... آدما خود خواه میشن...آدمامهربون میشن....آدما داغون میشن...آدما دیوونه میشن...آدما در به در میشن...آدماهمسفر میشن.... آدما دروغ میگن...آدما کم میارن....آدما عاشق میشن....آدما پنهمون میشن...آدما عاقل میشن...آدما گریون میشن...آدما خندون میشن....آدماروح دارن...آدما دوست دارن...آدما میرن سفر....آدمه می مونه بی همسفر...آدمک میشه تو دنیا...آدمی بی کس و تنها...آدمی که بغضی داره...آدمک میخواد بباره....آدمک اشکی نداره....آدمک بهار نداره...اما اون پاییز و داره....آدما پاییزو دیدین؟؟؟....فصل عاشقی رو دیدین...این همون بهاره آدم...درد عاشقی رو داره...آدما بهار بودم من.....فصل گل ..باغی بودم من...آدما دووم آوردم....من خزونم که ی روزی...خواب بهار رو می دیدم...آدما من ی روحم اینجا....پر زدم تا اوج ابرا....آدما من ابر بودم...اشک عاشقی تو چشماش...آدما عاشق نمیشم...من بهار رو   ی جا کشتم....آدما آدم بشین چون...من دیگه عاشق نمیشم...آدما دعوا دیگه بسته...جنگ و خون ریزی ها بسته...آدما دروغ نگین باز....نمیشه فکر تو پرواز....من دروغم تو دروغی...سهم جنگمون دروغه....عاشقی کردین و رفتین...؟؟...نه بدون تو صحرا رفتین...ی رو زی صحرا میساختین....واس هم....دستاتون تو کاسه خونه واس هم...من دلم ی کاسه خونه واس تو ...دل من دل میسوزونه دل من....دلتو ی روز گذاشتی رو دلم...تو میگفتی واس من دل می مونه...تو که رفتی آسمون ابری شدش...بهارم از عاشقی یادی نکردش...اسمون بارون نمیباره بدون...تو ی صحرا دل میسوزه شب و روز...روزی که آدمکا رنگی شدن....فکر میکردن که یک و یک رنگی شدن....رنگشون تو ذهنه سایه جون می داد....زیر آفتابم گلی که جون میداد....تشنه بودش لبشو بارون میخواست...اما عاشقی بلد نبود بهار...شده پاییز وقت عاشقی شدن...ساعت دل دل و دل تنگی شدن....ساعتم اینجا به وقت دل تو نفس میخواد.....عکستو ببین تو دستم قلب تو نفس میخواد...من روانم تو روانی...من تو بودم تو هوایی...عاشقی؟؟؟آره میدونم....دل دادی؟؟؟؟.... آره میدونم...

 

آدما همه میدونن...من همینجام پیش قلبت....من فقط نفس میخام بس....

 

بس کن این نازو ادا رو...من روانیم ..روانی...

من روانم...تو روانی....من میرقصم روی لحظه...کلمات من قطارن...

 

من میرقصم روی جمله....من روانم روی هجا...روی بخش کردن حرفت...من منم ...اما نمیشه...که باهم بریم ی گوشه....گوشت اینجاس با توام من....با منی هنوز ...نمیشه؟؟؟



نظرات شما عزیزان:

مستانه40
ساعت16:07---24 آذر 1393
[12/15/2014، 12:12] اعظم: بابام میگه چند شب دیگه شب یلداست

بهش میگم به سلامتی خوب چه خبر هست حالا؟!؟

میگه هیچی یک دقیقه بیشتر تو واتــــساپی
پاسخ:سلام..... خخخخخخخخ.... ممنون از نگاهت


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان دل نوشته ها و آدرس mohammad-daniyal.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.