پرنیان باید من رو پیدا کنه.....

پرنیان تو حیاط ک قدم میزد ،صدام میزد دانیال کجایی؟؟

دانیال،پس کجارفتی؟؟

راستش دلم نمی اومد جوابشو ندم،ولی از طرفی دوست داشتم که خودش من رو پیدا کنه.

تقریبا همه جا رو گشته بود...اتاقهای خونه...طویله!!.سرویس ..اما سمت مرغدونی نیومده بود..

با صدایی ظریف...انگار که نسیم روی پارچه حریری می وزید صدا زد...دانیال...دانیال...؟؟!..و همین طور به سمت مرغدونی اومد.

پشت در رسید و انگار که ترسیده باشه در رو به آرومی باز کرد...

انصافا مرغدونی خیلی تاریک بود...

صداش لرزیدو گفت:دا...نیا...ل.....تو ....رو خدا اینجاییی؟؟!!

من خیلی ظالم بودم..؟؟!!

تا اینکه.....

نظرات شما عزیزان:

دختري از جنس احساس (نوشين)

ساعت21:26---8 آذر 1393

براي محمد دانيال عزيز:

چي چرا دانيال جان؟
حذف لينك وبلاگم؟
خب چون اون لينك ديگه فقط فضا رو اشغال
ميكنه و بازدهي نداره
اگه وبلاگ جديدي ساختم حتما خبرت ميكنم.
دلم براي نوشته هاتون تنگ شده بود .

پاسخ:سلا هم قبیله ایی... منم برای شما آرزوی بهترین ها رو دارم...این رو خوب میدونم که،آدمهایی که مینویسن،چیزهایی رو میفهمن که از بقیه متمایزشون میکنه... نه بخاطر اینکه خودم هم مینویسم...نه... وبتون رو حذف نمیکنم...دلیلش بماند.... اماای کاش .... ممنون از نگاهتون

دختري از جنس احساس (نوشين)

ساعت21:18---6 آذر 1393

براي محمد دانيال عزيز:

سلام
جاي شكر داره كه منو فراموش نكردين
چند باري كامنت گذاشتم گويا نشناختين
عرض كردم وبلاگم هك شد
راستي از لابه لاي پيوندهاتون اسم وبلاگ منو azhardarisokhani.loxblog.com
كه با عنوان " همكار نويسنده " لينك كردين لطفا لطفا حذف كنين .ممنون .
رمان منم به جاهاي خوبش رسيده انشالا به اميد چاپ و انتشارش.
و به اميد موفقيت شما

پاسخ:سلام... آخه چرااااااااااا؟؟؟؟؟؟

دختري از جنس احساس

ساعت21:09---26 آبان 1393

منو يادتون نمياد ؟

نوشينم !


پاسخ:مگه میشه شما رو فراموش کنم...!!!!!!!!!!!!!!!! اتفاقا خیلی وقته منتظرتون بودم... برام رمان رو بفرستید.... بهم سر بزنید... بی خبرم نذارید.... آدرس وبلاگتون روبدید تا سر بزنم...

دختري از جنس احساس

ساعت15:20---25 آبان 1393

[وب سایت]

شما لطف داري منم نويسنده نو پام خيلي راهه تا حرفه اي شدنم .
مشتاقانه در خدمتم
پاسخ:به نظراتت شما و امثال شما نیاز دارم... آدرس یادتون نره خانم احساس... موفق و خندون و با نشاط باشید در پناه حق

دختري از جنس احساس

ساعت15:16---24 مهر 1393

شما لطف داری محمد جان

نگارش فيلمنامه نسبت به رمان سخت تره چون رمان رو بهتر ميشه شاخ و برگ داد ولی فيلمنامه بايد طوری باشه كه مختصر و مفيد باشه .. ولی مطمئنم كه شما از پسش برميای . هر كمكی هم از من بربياد با كمال ميل در خدمتم .

راستی يه سوال ..
قصد داری رمان هاتو چاپ كنی؟
پاسخ:بله قصد چاپ دارم

از صمیم قلب ازتون متشکرم...

من هیچ تجربه ای در نگارش ندارم...

و به یک حرفه ای و کار بلد نیاز دارم...

از هر شخصیتی مخصوصا از شما در این زمینه تقاضای کمک و یاری دارم....

ممنون از بودنت...

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: